تورم دلالت بر وضعیتی دارد که در آن تقاضای پولی برای محصول نسبت به تولید رشد میکند، وضعیتی که، در نبود کنترلی مؤثر، به صورت افزایش بهای یک واحد از کالای تولید شده آشکار میشود. تورم معمولاً با افزایش واقعی یا بالقوهٔ سطح عمومی قیمتها، یا به سخن دیگر، با کاهش قوهٔ خرید واحد پولی همراه است. در بعضی مواقع تورم زمانی به وجود میآید که سطح عمومی قیمتها به میزانی که افزایش در بازدهی عوامل و فرایندهای اقتصادی ایجاب میکنند تنزل نیابد. تورم آن طور که معمولاً فهمیده میشود، رابطهای با افزایش نامعمول قیمتها دارد.
زمانی که اقتصاددانان درباره تورم صحبت میکنند، به رشد سطح عمومی قیمتها اشاره دارند؛ تورم یعنی باید برای خرید کالاها و خدمات، پول بیشتری پرداخت شود.
پارهای دیگر از تعاریف، تورم را سیر تراکمی افزایش قیمتها و برگشتناپذیری آن تعریف کردهاند. صاحبنظران دیگری همچون ریمون بار، ژان مارشال و گونار میردال تورم را افزایش زیاد و مداوم قیمتها تعریف کردهاند. اگر رشد دستمزدها با رشد بهرهوری در اقتصاد یکسان باشد، تورم به وجود نخواهد آمد.
انواعتورم
تورم مطلق و شبه تورم
کینز تلاش میکرد که میان «شبه تورم» و «تورم مطلق» یا واقعی تفاوت قائل شود. نوع اول، وقتی پدید میآید که در یک جریان بهبود دورهای، افزایش در تقاضاهای پولی برای کالا تا حدی به صورت هزینهها، منجر به افزایش اشتغال و بازده واقعی کالاها شود و تا اندازهای نیز بها و هزینهٔ تولید یک واحد از کالا را بالا برد. نوع بعدی هنگامی پدید میآید که «افزایش در مقدار تقاضای مؤثر، موجب افزایش بازده نشده و تماماً خود را در افزایش هزینه هر واحد تولید منعکس میسازد که کاملاً متناسب با افزایش در تقاضای مؤثر است.
تورم حاد
اغلب تعیین درجه یا میزان تورم مفید واقع میشود. بدین ترتیب «تورم حاد» (برخی اوقات تورم مهارناپذیر) واژهای است که دربارهٔ تجاربی چون تجربهٔ آلمان در سالهای ۱۹۱۹-۲۳ بکار میرود. میتوان تورم حاد را وضعیتی تعریف کرد که در آن افزایش مدام قیمتها انتظار افزایش باز هم بیش تر را پیش میآورد به نحوی که جوش و خروش برای کالاها وضعیتی را پدید میآورد که پایان آن سقوط کامل پول است، در حالت تورم حاد سرعت گردش پول نقش مهمی ایفا میکند و به آن چنان سطحی ارتقا مییابد که واحد پول نخست نقش خود را به صورت ذخیره ساز ارزش و بالاخره ضابطهٔ تعیین ارزش و واسطهٔ مبادله از دست میدهد. «تورم خزنده» از سوی دیگر، افزایش تدریجی اما دائمی هزینهها و قیمتها را مینمایاند که کم و بیش به وسیلهٔ سیاستهای پولی و مالی با آن برخورد میشود.
تورم آشکار و نهان
تجربهٔ کنترلهای فوری که معمولاً در زمان جنگ و نیز بلافاصله بعد از آن اعمال میشوند، منجر به ایجاد تمایز بین «تورم نهان» و «تورم آشکار» شدهاست. بدین ترتیب «مشخصهٔ وضعیت تورم نهان این است که قیمتها و احتمالاً نیزحقوقها از طریق اعمال کنترلهای مستقیم ثبت میشوند، حال آن که در وضعیت تورم آشکار چنین کنترلهایی اعمال نمیشود.
تعریف رشد وتوسعه اقتصادی
رشد اقتصادی یک کشور عبارتست از افزایش تولید ملی واقعی سرانه آن کشور در یک دوره بلند مدت
تعریف توسعه به مراتب از تعریف رشد دشوارتر است توسعه در لغت به معنی گسترش وبهبود است در واقع توسعه دارای ابعاد چندگانه ای است که مفهومی به مراتب فراتر از تولید بیشتر دارد وبیان دیگر محیط بر رشد است.”توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ,طرز تلقی عامه مردم ونهادهای ملی ونیز تسریع رشد اقتصادی کاهش نابرابری وریشه کن کردن فقر مطلق است .توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموع نظام اجتماعی هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی وخواسته های افراد وگروههای اجتماعی در داخل نظام از حالت نامطلوب زندگی خارج شده وبه سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی ومعنوی بهتر است سوق می یابد “بنابراین همین تحولات وتغییرات بنیادی در ساختارهای اجتماعی ,فرهنگی وسیاسی کشور است که مفهوم توسعه رامحیط بر رشد اقتصادی قرار داده است .به این ترتیب می توان انتظار داشت که توسعه اقتصادی حتما با رشد اقتصادی (گاه با تاخیر زمانی) همراه است اما رشد اقتصادی ممکن است لزوما به معنای توسعه نباشد .پاره ای از اقتصاددانان رشد اقتصادی را به معنای وسیع تری در نظر می گیرند کهدر تحلیل نهایی به مفهوم توسعه نزدیک میشود .برای مثال می توان به تعریف سیمون کوزنتس از رشد اقتصادی یک کشور اشاره کرد :”افزایش بلند مدت ظرفیت تولیدی به منظور عرضه کالاهای هرچه متنوع تر اقتصادی به مردم .این رشد ظرفیت بر پایه تکنولوژی پیش رونده وتعدیلات نهایی وایدئولوزیکی استوار است .”
گرچه اقتصاد توسعه لزوما به تخصیص کارای منابع ورشد ومداوم تولید کل در طول زمـــان می پردازد ولی عمدتا به آن نوع مکانیسم های اقتصادی اجتماعی ونهادی تاکید می کند که برای بهبود سریع ووسیع سطح زندگی توده های مردم فقیر کشورهای جهان ضروری است .به این ترتیب علم اقتصاد توسعه بایستس در پی تنظیم سیاستهای عمومی مناسب به منظور تاثیر بخشیدن در تحولات اساسی اقتصادی نهادی اجتماعی کلیه عوامل در کوتاه ترین زمان ممکن باشد .
بدین ترتیب ملاحظه می شود که ملاحظات اساسی اقتصادی اجتماعی نهادی برای توسعه اقتصادی کشورهای جهان سوم الزامی است وهمین تحولات است که به کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر مطلق منجر می شود .
تورم دراقتصاد
تورم (به انگلیسی: Inflation) از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول، در آمدهای پولی و یا قیمت است. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود. تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است. هر چند بر پایه نظریههای گوناگون، تعریفهای متفاوتی از تورم ارائه میشود، اما، تمامی آنها به روند فزآینده و نامنظم افزایش در قیمتها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در سده نوزدهم میلادی رواج یافت. پیش از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان دادن افزایش حجم اسکناسهای غیرقابل تبدیل به طلا به کار برده میشد.
نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف کنندهاست.
با توجه به اهمیت رشد اقتصادی در پیشرفت جوامع بررسی عواملی که بر رشد اقتصادی اثـر می گذارند از اهمیت خاصی برخوردار است مرور ادبیات مربوط به رشد اقتصادی حاکی از ان است که عوامل متعددی بر رشد اقتصادی موثراست که مهم ترین انها سرمایه نیروی کار و پیشرفت تکنولوژیکی می باشد از سوی دیگر تورم نیز یکی از مشکلات اساسی اقتصادی مخصوصا در کشورهای در حال توسعه است عمدتا اثرات نامطلوبی بر فرایند رشدو توسعه اقتصادی بر جای گذارده است به همین دلیل در مطالعه رشد اقتصادی یک کشور بررسی اثرات تورم بر رشد به عنوان یکی از عواملی که رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد می تواند زوایای خاصی از رابطه بین این دو پدیده را روشن سازد وجود وماهیت ارتباط بین تورم ورشد اقتصادی یکی از موضوعات مورد بحث بین اقتصاددانان بوده است برخی از مکاتب اقتصادی نقش تورم را در افزایش هزینه سرمایه وریسک سرمایه گذاری ودر نتیجه کاهش سرمایه گذاری میدانند ولذا معتقدند که تورم اثرات منفی وبازدارنده نسبت به رشد اقتصادی دارد در مقابل مکاتب دیگری نیز وجود دارند که معتقدند با وجود توهم پولی در بین کارگران ویا اطلاعات ناقص آنها تورم می تواند از این توزیع مجدد درآمد از سوی کارگران که میل کمی به پس انداز دارند به سمت کارفرمایان که میل بالاتری به پس انداز دارند مشوق رشد اقتصادی باشد هم چنین نظریات مربوط به سیاست های پولی تورم ورشد اقتصادی نیز نظریات متفاوتی رادر خصوص نقش پول در ایجاد تورم و تاثیر آن بر رشد اقتصادی مطرح کرده اند عدم خنثی بودن پول در کوتاه مدت در بلندمدت و ابر خنثی بودن آن از جمله نظریات مطرح شده در این رابطه هستند.
منبع: http://mehrmihan.ir/the-role-of-inflation-in-the-economy/
مطالب جالب دیگر
- ۹۵/۱۲/۰۴