گنبد در معماری ایران
یکی از کلیشه های رایج در مورد معماری ایرانی، توصیفاتی است که در مورد گنبدهای زیبا آن وجود دارد. در این که گنبد به عنوان یکی از فرم های مورد استفاده در معماری، تا چه حد می تواند زیبا و موزون باشد بحثی نیست، اما مشکل آن است که در اکثر اوقات این توصیفات، به استعاره هایی ادبی تبدیل می شوند که شاید ربطی به دلایل پدید آمدن این فرم معماری در طول تاریخ و نحوه تکامل آن نداشته باشد.
پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .
با وقفه طولانی در دوران هخامنشی معماری درخشانی با پوشش مرتفع و مسطح در اوج قدرت و کارائی جلوه دارد ولی چه قبل و چه بعد از آن بعلت فراهم نبودن شرایط خاص اقتصادی در این دوران آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبوده و در جنگل ها و جلگه های این سرزمین هم چوب مناسب پوشش پرورش نمی یافته است لذا طاقهای منحنی و گنبد جای اصلی خود را به عنوان یک پدیده ساختاری و اقلیمی در معماری ایران به آسانی پیدا می کنند .
حتما شنیده اید که بسیاری از کسانی که شیفته هنر ایران هستند، گنبد ها را نمادی از آسمان می دانند. اما آیا گنبد در معماری گذشته فقط کارکردی نمادین داشته و یا ضرورت های ساختاری و نیازهای ساختمانی باعث به وجود آمدن این فرم معماری شده است؟
نیازهای ساختمانی
گنبد، یکی از انواع پوشش هایی است که برای پوشاندن سقف یک مکان می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. پس در درجه اول، کاربردی کاملا ساختمانی دارد. اگر بخواهیم بحث را ساده کنیم باید بگوییم سقف یا پوشش یک فضای معماری، می تواند تخت یا منحنی (قوس دار) باشد. پوشش تخت یا مسطح، همین پوششی است که هم اکنون به طور معمول در ساختمان های مسکونی عادی مورد استفاده قرار می گیرد.
پوشش غیر تخت، انواع گوناگونی دارد، مثل گنبد و انواع دیگر پوشش هایی که در آن از قوس ها و منحنی های دیگر استفاده می شود.
گنبد از نظر هندسی از دوران یک قوس حول محور عمود به وجود می آید. اما ضرورت استفاده از این نوع پوشش در گذشته چه بوده است؟
کمبود مصالح مناسب
برای پوشاندن یک فضا، یا باید از پوشش های تخت استفاده شود و یا پوشش های منحنی. معمار برای استفاده از پوشش تخت به تیر که عنصری افقی برای انتقال نیروهای سقف است احتیاج دارد و این دقیقن همان نکته ای است که باعث شد در مناطقی خاص، گنبد رواج پیدا کند. یعنی کمبود چوب مناسب برای استفاده در سقف در مناطقی مانند فلات ایران و میانرودان، باعث شد تا پوشش های منحنی شکل و گنبدها، که بدون استفاده از تیر می توانند دهانه های وسیعی را بپوشانند به وجود آید.
از چند محل متفاوت به عنوان نخستین مکان هایی که پوشش های منحنی شکل در آنجا به کارفته، نامبرده می شود. ازجمله روستایی هشت هزارساله و مربوط به دوران نوسنگی در قبرس ، کلده در میانرودان و عراق امروزی و همچنین مناطقی در مصر و جنوب ایران در حوالی شوش و هفت تپه.
پلان آزاد
تاق و گنبد در معماری ایرانی توانست به عنوان پوشش اصلی فضای معماری، به تکامل برسد. در حقیقت استفاده وسیع از پوشش های تخت، مانند نمونه تخت جمشید در دوران هخامنشی یک استثناء در این زمینه محسوب می شود. در آن دوران به دلیل وسعت و توانایی فراوان امپراتوری هخامنشی، چوب لازم برای استفاده در تیرهای سقف از نقاطی دیگر مانند لبنان به ایران آورده می شد. اما در دوره های دیگر، استفاده از مصالح بومی مانند خشت و آجر، بیشتر به صرفه بود و بنابراین فرم گنبد توانست رشد کند و به تکامل برسد.
به جز قابلیت های ساختمانی گنبد، که می تواند در مناطقی که مصالح لازم مانند چوب در اختیار نیست در پوشش فضاهای معماری به کار رود؛ می توان به قابلیت آن در ایجاد فضاهای داخلی آزاد و گسترده اشاره کرد. استفاده از تیرهای چوبی برای پوشش سقف، این محدودیت را نیز به همراه داشت که می بایست از ردیف ستون های نزدیک به یکدیگر برای عبور تیرها استفاده شود. یعنی چون طول تیرهای چوبی نمی توانست بیش از حد معینی باشد بنابراین لازم بود تعداد زیادی ستون برای نگهداری آنها برپا شود.
به عنوان مثال اگر به معماری تخت جمشید دقت کنید، در کاخی مانند صد ستون، تعداد ستون ها، ده ردیف در ده ردیف است که خواه ناخواه فضای داخل ساختمان را محدود می کند، گرچه باعث عظمت آن می شود. اما در مقابل آن، استفاده از پوشش گنبد باعث می شود تا فضای باز و آزادتری در داخل ساختمان در اختیار باشد.
بنا بر تقسیم بندی استاد پیرنیا، گنبد نیز از لحاظ فرم به چهار گروه تقسیم می شود:
۱. گنبد نار:
این نوع گنبد، رایج ترین نوع گنبد در ایران است. فرم این نوع گنبد، کروی است و پوشش اصلی سقف اکثر مساجد مهم ایران نظیر مسجد جمعه، مسجد امام و مسجد الله وردی خان در اصفهان و مسجد جامع یزد و مسجد و مدرسه آقا در کاشان می باشد. گنبد این مساجد به صورت دو پوسته است، یعنی در واقع دو گنبد بر روی هم اجرا شده است .
در گنبد های دوپوسته، پوسته زیرین معمولاً باربر و پوسته رویین جهت نماسازی و همچنین مقابله با عوامل جوی است. یکی از دلایل دو پوسته زدن گنبد، به لحاظ توجه به مقیاس ساختمان و مقیاس شهر است؛ از آنجاییکه گنبد های بزرگ و بلند، نشانه اهمیت ساختمان می باشند و همچنین این گنبد ها باید با مقیاس شهر تطبیق کنند و ترجیحاً از قسمت های مختلف شهر دیده شوند، لذا سعی می شود که گنبد فوقانی را بلند و مرتفع احداث کنند؛ ولی برای اینکه مقیاس تالار زیر گنبد زیاد ناهمگون نباشد و مانند تونلی عمودی به نظر نیاید، پوسته زیرین در ارتفاع کمتری اجرا می شود.
دلیل دیگر این که، از ضخامت گنبد زیرین که باربر است، هرچه به نوک گنبد نزدیک می شود کاسته می گردد تا وزن گنبد، کمتر شود؛ به همین دلیل، روی گنبد به صورت پله ای در می آید، مانند گنبد یخچال ها و برای پوشاندن این ناهمواری، گنبد دوم زده می شود.
البته گنبد دو پوسته از لحاظ کاهش تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا، از گنبد یک پوسته، عملکرد بهتری دارد؛ زیرا هوای نسبتاً راکد بین دو پوسته، مانند یک عایق از تبادل حرارت جلوگیری می کند؛ ولی باید توجه داشت که هیچ فضای حبسی ای در ساختمان نباید وجود داشته باشد؛ زیرا به علت وجود رطوبت در هوا و معیان رطوبت در شب هنگام و یا مواقع سرد، و تبدیل آن به آب، باعث خراب شدن مصالح از داخل این فضا می شود. بنابراین هوای بین دو پوسته همیشه باید تهویه شود
۲. گنبد رک:
نوع دوم گنبد ها، گنبد رک است که به صورت هرمی و یا مخروطی است و غالباً بر روی یک پایه استوانه ای و یا منشوری قرار می گیرد. معروفترین این نوع، گنبد قابوس در شهری به همین نام در استان مازندران است که آرامگاه شمس المعالی، قابوس بن وشمگیر آل زیار است و از بهترین نمونه های معماری قرن چهارم هجری قمری محسوب می شود. از این نوع گنبد، جهت مقابر سلاطین و امرای دوره سلجوقی نیز بسیار استفاده شده است.
گنبد رک در کرانه دریای خزر بسیار مورد استفاده قرار گرفته و می توان بیان نمود که در این کرانه، بیش از سایر مناطق ایران گنبد رک وجود دارد. دلیل آن اولاً به این خاطر است که این گنبد از لحاظ اقلیمی، بهتر از گنبد ها نار برای این منطقه است؛ زیرا نزولات جوی را سریعتر و بهتر از گنبد نار از ساختمان دور می کند و در ثانی شباهت زیادی به بام های شیبدار اهالی منطقه دارد. در این کناره، این نوع گنبد را با خرپای چوبی و پوشش کاشی، سفال و یا تخته لت احداث می کنند.
اگر مصالح گنبد رک آجری باشد، غالباً گنبد را دوپوسته اجرا می کنند تا مقیاس زیر گنبد، متناسب باشد و از لحاظ سازه ای نیز از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
۳. گنبد خرپشته:
نوع سوم گنبد ها، گنبد خر پشته است که مانند گنبد رک، هرمی است منتهی سطوح جانبی هرم در این نوع گنبد، با هم برابر نیستند. مثال خوب آن، گنبد مشهد میر بزرگ در آمل است که مربوط به دوره شاه عباس اول صفوی می باشد .
۴. گنبد اورچین:
گنبد اورچین شبیه گنبد رک، مخروطی است ولی روی آن پلکانی می باشد. این گنبد به نام های گنبد پلکانی و یا مضرس و در انگلیسی به نام «Pineapple Dome» یا گنبد آناناس خوانده می شود. نگارنده شبیه این گنبد را در هیچ مکانی و هیچ کتابی بجز در ایران و عراق ندیده است. در ایران نیز فقط محدود به چنوب غربی کشور است که تعداد آنها زیاد نیست و لذا منحصر به فرد می باشند.
معروفترین این نوع گنبد، متعلق به مقبره دانیال نبی در شوش است . از دیگر ابنیه ای که دارای گنبد اورچین هستند، می توان از مقبره حضرت سربند و بقعه یعقوب لیث در دزفول، امامزاده عبد الله در شوشتر، امامزاده جعفر در بروجرد، امامزاده میر محمد در جزیره خارک، بقعه صلاح الدین محمد در آبدانان از استان ایلام و همچنین گنبد سلطان زبیده و مزار شیخ عمر سهروردی در بغداد نام برد.
در دوران اشکانی و سپس ساسانی، استفاده از تاق وگنبد رواج بیشتری پیدا کرد و ابداعات مهمی در این زمینه صورت گرفت. در کاخ فیروز آباد استان فارس، که ساخت آن را به اردشیر بابکان نسبت می دهند، سه تالار بزرگ با استفاده از گنبد ساخته شده اند که قطر دهانه هرکدام از این گنبدها کمی بیش از سیزده متر است. از دیگر نمونه های مهم گنبدهای ساسانی می توان از گنبد کاخ سروستان نام برد که مربوط به دوران بهرام گور پادشاه ساسانی است و از آن به عنوان قدیمی ترین گنبد آجری در ایران نام می برند.
استفاده گسترده از فرم گنبد در ایران، باعث به وجود آمدن ابداعاتی شد که مورد استفاده معماران سایر نقاط دیگر جهان نیز قرار گرفت. در گفتار بعدی در این مورد با هم صحبت خواهیم کرد.
در متون موجود ، دیرینه ترین گنبدی که به آن اشاره می شود مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است . این گنبد در شهر فیروز آباد و به قطر ۱۰/۱۶ متر بنا شده است . چنانچه ابن البلخی در توصیف شهر فیروز آباد و گنبدی که در میانه شهر برپا شده می گوید: اردشیر شهر فیروزآباد ، که اکنون هست بنا کرد و شکل آن مدور است چنانک دایره پرگار باشد .
در میان شهر آنجا که مثلاً نقطه پرگار باشد دکهٔ انباشته برآورده است و نام آن ایوان کرده و عرب آنرا طربال گویند و بر سر آن دکه سایها ساخته و در میان گاه آن گنبدی عظیم برآورده و آنرا گنبد کیرمان گویند و طول چهار دیوار این گنبد تا زیر قبه آن هفتاد و پنج گز است و این دیوارها از سنگ خارا برآورده است و پس قبه عظیم از آجر بر سر آن نهاده و آب از یک فرسنگ از سر کوه رانده و به فواره بر این سر بالا آورده و دو غدیر است که یکی بوم پیر گویند و دیگر بوم جوان و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است .
در دوران ساسانی گنبدسازی آنچنان رواج می گیرد و تکامل می یابد که از آن پس تا امروز پوشش گنبدی از نظر ساخت و افزیر بصورت الگو و دستور العمل کلی مورد بهره برداری قرار می گیرد .
روش گنبدسازی چه در دوران ساسانی چه در دورهٔ اسلامی آنچنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع ، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست و کالبد و قالب در برابر همه نیروهای فشاری و رانشی به خوبی مقاومت می کنند ، گرچه در گوشه سازیها از اوایل دوران اسلامی تاکنون تحولاتی چند صورت گرفته است اما روش گنبدسازی در ایران همواره ویژگی اجرائی و فرهنگی خاص خود را دنبال کرده است . آنچه قابل ذکر است آنکه این ویژگی چه در شکل چه در اجرا ( نداشتن قالب ) آنرا با گنبدهای مشرق زمین همواره متفاوف می کند .
در تعریف هندسی ، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چِفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید . اما در زبان معماری : گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شود .
گنبد از سه قسمت تشکیل شده است :
۱) گنبد خانه یعنی زمینه گنبد
۲) بَشن = هیکل یعنی قسمتی که روی زمینه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آید و یک یا دو طرف آن باز است ( در گنبدهای قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی می شد . )
۳) چپیره = جمع شده
از آنجائیکه در معماری ایرانی به ندرت به ته رنگ گرد بر می خوریم و معمولاً قسمت انتهائی بشن به شکل ، مربع و گاهی مستطیل است با چپیره کردن آنرا تبدیل به دایره می کنند بعد گنبد روی آن سوار می شود . به همین دلیل مرحله چپیره شدن در گنبدسازی شایان توجه است زیرا امکان داشتن زمینه گرد است که اجرای نهایی پوشش گنبد را میسر می سازد .
معمولاً در نقشه هائی که پوشش به صورت گنبد طراحی می شود زمینه را به شکل مربع در نظر می گیرند تا به سادگی بتوان آنرا تبدیل به ۸ و ۱۶ و ۳۲ و بالاخره دایره کرد .
گنبد سازی در ایران به ندرت روی زمینه مستطیل نزدیک به مربع هم اجرا شده است در این صورت مستطیل تبدیل به ۶ و ۱۲ و سپس بیضی نزدیک به دایره می شود و گنبد روی بیضی قرار می گیرد . به این نوع گنبد که مقطع افقی آن به جای دایره بیضی است کمبیزه گفته اند . از نمونه های این نوع گنبد با ته رنگ بیضی مسجد حاج رجبعلی تهران و امامزاده زید بن علی در ورامین قابل ذکرند .
● چپیره
چپیره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسیم می شود :
۱) گوشه سازی = گوشه بندی
۲) شکنج = چین و چروک
ـ گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتیب ۱۶ و ۳۲ و ۶۴ گوشه و بالاخره دایره و با تبدیل کردن شکل مستطیل نزدیک به مربع به ۶ و ۱۲ گوشه و بالاخره بیضی است . در حالت اخیر مستطیل بشن باید نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبدیل به شش گوشه شود مثلاً نسبت ۴ و ۴/۳ قابل تقسیم است . البته با استفاده از کاربندی انواع زمینه های مرسوم در معماری ایرانی را می توان به نحو مطلوب تبدیل به دایره کرد که در مباحث آینده جداگانه بررسی خواهد شد .
گوشه سازی خود شامل دو بخش است :
۱) اسکنج یا سِکُنج
۲) ترمبه یعنی جمع شده
اولین گوشه سازیها توسط چوب انجام شده و حتی خود گنبد هم با چوب اجرا گشته است . بهترین موارد مثال را در ابیانه می توان دید .
دراراک هم در کاروانسرای حاج علیقلی نمونه دیگریست . کاروانسرای کاشانی هم ( در اراک ) به هـمین طـریقه سـاخته شده است . طـرز اجـرا چنین بوده که چـوبها را در گوشـه های بـشن سوار می کردند و هـمین طور روی هم می چیدند تا مثل سبد جمع می شد و به صورت گنبد چوبی در می آمد .
در معماری ارمنی از این نوع گنبد زیاد به چشم می خورد . فضای زیر این گنبدها را معمولاً بزرگترین اطاق تشکیل می دهد . در خانه های روستائی نیز پوشش بزرگترین اطاق که معمولاً تنور هم در آن قرار دارد به صورت گنبد چوبی است .
چوبهای موجود در ایران از استحکام کافی برخوردار نیست و معمولاً برای پوشش دهانه های ۵/۲ تا ۳ متر به کار می رود به همین دلیل در معماری پیشین ایران در زمان هخامنشیان برای پوشش تخت جمشید از جبل عامل لبنان درختهای کنار بسیار قطور و مرتفع را آوردند . چون این حمل و نقل چوبها مستلزم هزینه ای سنگین بود در دوران اشکانی این کار متروک شد و به جای پوشش تخت از پوشش سغ استفاده کردند .
متاسفانه از معماری دوران اشکانی که در واقع پوشش سغ آغاز می شود در داخل ایران نمونه ای بجای نمانده است . در خارج از محدوده ایران کنونی به یکی دو نمونه از پوشش سغ بر می خوریم که یکی hattra یا الحضر است و دیگری کاخ آشور و ایندو نیز چهره روشنی از چگونگی پوشش به دست نمی دهند .
منبع: http://mehrmihan.ir/dome-role-in-iranian-architecture/